مراسم رونمایی از کتاب «عیدگاه» عصر یکشنبه ۳تیر در محل تاریخی «خانه داروغه» مشهد برگزار شد؛ سی و نهمین کتاب از مجموعه تألیفات «محمد خسروی راد» که که روی جلد آن، عنوان «قصههای محمد ۱» نقش بسته و حکایت از آن دارد که قرار است قصهای دنبالهدار باشد و توسط انتشارات «به نشر» روانه بازار نشر شده است. این اثر داستانی که بازنمایی از آداب، رسوم، لهجه و محلات مشهد است، شروع جذاب و عجیبی دارد و پایان آن هم به فضای ملکوتی بارگاه رضوی ختم میشود .
در مراسم رونمایی از این کتاب که با حضور جمعی از اساتید ادبیات و علاقمندان به حوزه ادبیات کودک و نوجوان برگزار شد، «محمد خسروی راد» نویسنده کتاب گفت: همواره به دنبال فضای خاصی می گردیم که قصه نو بنویسیم و از سبک های مختلف ادبی در این زمینه استفاده کنیم. غافل از این که در همین جستجوی فرم هم می توانیم قصه های خودمان را بنویسیم. نویسندگانی هم که امروز در سطح جهان مطرح هستند، افرادی بوده اند که خود را پیدا کرده اند و قصه های خود را نوشته اند. وی افزود: به دنبال آن بودم که در فضای داستانی، اقلیم «مشهد» را جست و جو کنم. برای من فرصت ارزشمندی بود. اما فراتر از همین معرفی اقلیم، «مکتب» منطقه است. یعنی به دنبال آن بودم که ترکیبی از اقلیم و خرده فرهنگ های منطقه را معرفی کنم. این تجربه را در برخی از آثار گذشته خود نیز داشتم. خسروی راد خاطرنشان کرد: نکته دیگر این که در این اثر تلاش کردم از همه آن چیزی که به عنوان «فرم» از گذشته تجربه کرده بودم، رها شوم و با نوعی از «سادگی» برسم تا بتوانم کتاب را به خانه مخاطبان وارد کنم و البته داستان هم داشته باشد و شعار نباشد. «مجید قیصری» کارشناس جلسه و منتقد ادبی نیز در این جلسه گفت: نخستین چیزی که در متن با آن مواجه می شویم، صمیمی بودن آن است که تلاش می کند به سرعت با مخاطب ارتباط برقرار کند. وی افزود: از سوی دیگر، متن با امانتداری آغاز می شود و در ادامه، به دغدغه های شخصیت پرداخته می شود. موضوعاتی که بیان کننده ابعاد روان شناسی شخصیت است. قیصری خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، این متن تلاش کرده تا دهه ۶۰ در مشهد را بازآفرینی کند. اما در این زمینه نکاتی وجود دارد. از جمله این که اگر شخصی جغرافیای مشهد را نشناسد، نمی تواند از بالا متن را ببیند و به درستی با بعضی از اسامی مکان ها ارتباط برقرار کند. لذا از جهاتی نتوانسته از اقلیم فاصله بگیرد و به خاطره شبیه شده است. وی افزود: از دیگر ویژگی های این متن این است که فقط اتفاقات را به خانواده و شخصیت های نوجوان معطوف کرده باشد. بلکه به اتفاقات و پس زمینه های اجتماهی دوره دهه ۶۰ نیز پرداخته است.
جسارت پیدا کردم درباره چیزی که از ابتدا دوست داشتم، بنویسم
«محمد خسرویراد» نویسنده کتاب «عیدگاه» نویسنده و منتقد ادبی است که تاکنون آثار متعددی ازجمله «نقل گیتی»، «گوهر یک دانه»، «جایزه دیگر» و ... از وی منتشر شده است. خسرویراد به سرگذشتپژوهی نیز ورود داشته و زندگی و خاطرات افرادی ازجمله احمد ابوالقاسمی، شهید ابراهیم فخرایی، شهید سید رضا کامیاب، دکتر مرتضی شیخ، شهید حسین آستانهپرست و ... را گردآوری و منتشر کرده است.
خسرویراد درباره کتاب «عیدگاه» میگوید: «قصههای محمد ۱» با عنوان «عیدگاه» بخش نخست از یک مجموعه سهجلدی رمان نوجوان است که در خواندن آن، نوجوان حظ و بهره نوجوانانه از آن میبرد و افراد مسنتر هم با آن خاطرهبازی میکنند و حتی خود را در جاهایی از رمان هم میبینند. تلاش کردهام این کتاب، فقط رمان نوجوان نباشد. ضمن آنکه سعی کردهام نوجوان گذشته را از فضای شعاری رسانهها خارج کنم و آن را به دل قصهها ببرم تا بتواند با نوجوان امروز ارتباط برقرار کند. البته در دو قسمت آینده قرار است «محمد» که قهرمان این داستان است، فعالیتهای دیگری انجام دهد. «محمد» قصه همچنان مشهدی است، اما به سایر نقاط ایران نیز سر میزند و سفری طولانی مدت دارد. شخصیتهایی هم به آن اضافه شده یا از آن خارج میشوند.
وی میافزاید: در نگارش این کتاب، در حقیقت فرصتی پیش آمد که جسارت پیدا کردم درباره چیزی که از ابتدا دوست داشتم، بنویسم. این همان نقطهای است که نویسنده مطمئن میشود به مرحلهای رسیده که میتواند با زبانی ساده، از خودش و اطرافش برای دیگران و در این کتاب به صورت خاص، برای مخاطب نوجوان بنویسد. البته برخی از نویسندگان بزرگ جهان هم چنین کاری کردهاند و به «خود» اصلیشان بازگشتهاند. خسروی راد تأکید کرد: ترکیب اقلیم به همراه فرهنگ منطقه مشهد، مکتب خراسان را میسازد، در کتاب «نقل گیتی» نیز بهنوعی به بیان فرهنگ مشهد برای مخاطب بزرگسال پرداختم که در نشر شهرستان ادب منتشر شد.
وی افزود: نویسنده خوب کسی است که تخیل قوی داشته باشد و بتواند صحنهها را بهخوبی مجسم کند. حال اگر خود او این صحنهها را زیست کرده باشد، میتواند تسلط بیشتری هم داشته باشد.
وی تأکید میکند: در «عیدگاه» سعی کردم اثری بنویسم که ساده باشد و همه آن را بخوانند، درعینحال داستان بوده و شعاری نباشند. این کتاب، خاطره نیست. خاطره، محصول نگارش نویسنده از «سند» است. در حالی که داستان، محصول نگارش نویسنده از «تخیل» است و این کتاب هم برگرفته از تخیل است. از سوی دیگر، ویژگی دیگری که داستان را تبدیل به داستان میکند، ادبیات آن است. در داستان، ادبی بودن وجود دارد. همچنان که میان شعر و نظم نیز فاصله وجود دارد. نظم شعریت ندارد. ارزشهایی که نظم را به شعر تبدیل میکند، به صورت دیگری که به آن زبان دراماتیک گفته میشود، آن را به داستان مبدل میکند. در بخشی از کتاب تجربه زیسته من بیان میشود و در برخی بخشها نیز از تجربههای دیگران استفاده کردهام.
اتفاق مهم در این کتاب «امانتداری» است
«مجید قیصری» کارشناس این جلسه نیز نویسنده و منتقد ادبی است که آثاری از جمله مجموعه داستانهای «نگهبان تاریکی»، «جشن همگانی» و نیز کتابهای دیگری از جمله «سه کاهن»، «باغ تلو»، «ضیافت به صرف گلوله» و ... را به رشته تحریر درآورده است. قیصری علاوه بر کسب جوایز متعدد ازجمله جایزه کتاب سال، جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات، مهرگان، رمان برتر اوراسیای روسیه و ...، داوری جشنوارههای ادبی از جمله جشنواره شعر و داستان جوان سوره، جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور و ... را نیز عهدهدار بوده است.
قیصری درباره این کتاب میگوید: به صورت کلی، این داستان، یک داستان صمیمی و ساده است که روند رشد یک شخصیت را نشان داده است و بیان کرده چگونه یک نوجوان در دهه ۶۰ با یک اتفاق ساده، تبدیل به رزمندهای میشود که وارد عرصه اجتماعی میشود. این کتاب، دغدغههای یک جوان در آن دوره را بیان میکند و از نظر مطالعات بینفرهنگی قابل ارزیابی و قدردانی است. این اثر بهخوبی فضای جنگ را با تبعات آن را نشان میدهد. به این صورت که میتواند منبع خوبی برای محققی باشد که میخواهد بداند در دهه۶۰ یک نوجوان چگونه زیست میکرده است.
وی میافزاید: هر چند بهتر آن است در جلسه رونمایی، به نقد کتاب ورود پیدا نکنیم اما بد نیست نکاتی را درباره آن بیان کنیم. نخست اینکه این تردید وجود دارد آیا نوجوان و جوان امروز میتواند این دغدغههای جوان دهه۶۰ را درک و با آن ارتباط برقرار کند؟
قیصری تأکید میکند: اتفاق مهمی که در مضمون کتاب افتاده «امانتداری» است؛ ویژگی اخلاقی که تاریخ و جغرافیا و زمان نمیشناسد. اگر نویسنده بر همین نکته بیشتر تمرکز کند، پاسخ بهتری هم از مخاطب دریافت میکند.
وی خاطرنشان می کند: نکته دیگر این که در متن این کتاب، صدای زن خاموش است و با وجود آن که بوده، جنسیت او دیده نشده است.
خبرنگار: لیلا لاریچه
نظر شما